دلیکلی داش
دوشنبه 89/7/19
روز نسبتا خوش
مورخه 1388/11/27 ساعت 23 شب روز چهارشنبهدر خانه نشسته و مشغول تایپ کردن هستم و منتظرم تا بازی بایر و فیورنتینا شروع شود امروز روز نسبتا خوبی بود هوشیار دایی من مستان رو هم که خیلی بهش اصرار می کرد بید سر کار آورده بود و اونم طبق معمول آدم خوش خنده ای در کل بهم خوش گذشت بعد از اومدن از سر کار رفتم باشگاه تا کراتین بخرم ولی استادم صمد گفت که الان پیشم نیست برو فردا میارم .
مامانم یه فطیر درست کرده و با کره حیوانی آورد گذاشت جلوی من که بخورم فعلا بای
مامانم یه فطیر درست کرده و با کره حیوانی آورد گذاشت جلوی من که بخورم فعلا بای